طالبان، گروهی شبهنظامی که بهدلیل تفسیر افراطیاش از اسلام بدنام است، از مرداد سال ۱۴۰۰ که دولت افغانستانِ تحت حمایت غرب را سرنگون کرد و قدرت را به دست گرفت، با نبردی دشوار برای کسب شناسایی بینالمللی روبهرو شد.
طی چهار سال گذشته، روسیه تنها کشوری است که بهطور رسمی حاکمیت این گروه بر افغانستان را بهرسمیت شناخته، اما طالبان توانسته است پذیرش عملی (دفاکتو) جامعۀ جهانی را بهدست آورد.
مایکل کوگلمن، پژوهشگر ارشد در بنیاد آسیا پاسیفیک کانادا، میگوید «جهان پذیرفته که طالبان برای ماندن آمدهاند».
این وضعیت در تضاد آشکار با نخستین دورۀ حکومت اسلامگرایان تندرو طالبان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ بر افغانستان است؛ زمانی که رژیم طالبان با مقاومت مسلحانۀ داخلی روبهرو بود، خود را از جهان بیرون منزوی کرد و به به یک رژیم منفور در جهان تبدیل شد.
کوگلمن میگوید: «از زمانی که طالبان در سال ۲۰۲۱ دوباره قدرت را بهدست گرفتند، نشان دادهاند که میخواهند و میتوانند مشروعیت بهدست آورند.»
تغییر وضعیت سیاسی
بیش از ۱۲ کشور، از جمله قدرتهای منطقهای مانند روسیه و چین، سفارتهایی در کابل دارند و برخی کشورها نیز دیپلماتهای طالبان را پذیرفتهاند. حتی کشورهای غربی هم با طالبان تماس برقرار کردهاند.
این تماسها عمدتاً ناشی از رویکردی عملگرایانه است که از تهدید جهانی ناشی از گروه «ولایت خراسان» داعش و همچنین تلاشهای غرب برای بازگرداندن پناهجویان افغانِ ردشده به کشورشان سرچشمه میگیرد.
حمید حکیمی، پژوهشگر مؤسسۀ چتم هاوس در لندن، میگوید: «در اروپا، فشار داخلی فزایندهای وجود دارد که توسط احزاب راست افراطی هدایت میشود و خواستار اخراج پناهجویان افغان با درخواست ردشده است. کشورهای اروپایی نمیتوانند بدون هماهنگی با رژیم طالبان این پناهجویان را اخراج کنند.»
اتریش هفتۀ گذشته برای نخستینبار از سال ۲۰۲۱ یک مرد افغان را به کشورش بازگرداند و آلمان نیز سال گذشته روند اخراج افغانها را از سر گرفت و نخستین کشور غربی در این زمینه شد.
اتحادیۀ اروپا نیز چند روز پیش اعلام کرد که «تماسهای اکتشافی» با دولت طالبان (برای بررسی و ارزیابی شرایط و نیت آنان) آغاز کرده تا روند بازگرداندن پناهجویان ردشده را تسهیل کند.
در همین حال، کشورهای اروپایی سفارتهای افغانستان را که هنوز توسط دیپلماتهای منصوب دولت برکنارشده اداره میشدند، بسته و به مقامهای طالبان اجازه دادهاند کنترل نمایندگیهای دیپلماتیک را در دست بگیرند.
حمید حکیمی میگوید: «در اروپا این درک وجود دارد که وضعیت سیاسی در افغانستان بهطور چشمگیری تغییر کرده و بعید است دولت پیشین افغانستان دوباره احیا شود.»
تماسهای غرب با طالبان در حالی صورت گرفته که واکنشهای تندی از سوی گروههای حقوق بشری برانگیخته است. طالبان از زمان بازگشت به قدرت، مرتکب نقض گستردۀ حقوق بشر از جمله اعدامهای فراقضایی شدهاند. دادگاه کیفری بینالمللی در ماه ژوئیه برای رهبران طالبان حکم بازداشت صادر کرد و آنها را به آزار و سرکوب زنان و دختران متهم کرد.
افزایش مشروعیت
درحالیکه طالبان توانسته مشروعیت خود را در خارج از کشور تقویت کند، تلاشهایش برای جلب حمایت داخلی عمدتاً ناکام مانده است.
طالبان در آغاز کوشید با ارائۀ چهرهای میانهروتر نگرانی افغانها را کاهش دهد، اما به وعدههایش عمل نکرد و در عوض آزادیهای زنان را بهشدت محدود کرد، با مخالفان با خشونت برخورد نمود و تمام قدرت را در دست خود متمرکز ساخت.
برخلاف دهۀ ۱۹۹۰، طالبان اکنون با تهدید جدی داخلی علیه حاکمیت خود روبهرو نیست و قدرتش را تثبیت کرده است.
برای افزایش مشروعیت داخلی، طالبان از تنش با دشمنان خارجی بهرهبرداری کرده است.
اوایل ماه جاری میلادی نبردهای سنگینی میان جنگجویان طالبان و نیروهای پاکستانی در پی حملات هوایی اسلامآباد به کابل، پایتخت افغانستان، رخ داد. حملات هوایی و درگیریهای زمینی دهها کشته از هر دو طرف بر جا گذاشت. این درگیریها که خونبارترین نبرد میان دو طرف بود، خطر تبدیلشدن به جنگی تمامعیار را در پی داشت.
پس از میانجیگری قطر و ترکیه، دو طرف بر سر آتشبس توافق کردند و قرار است در روزهای آینده مذاکرات صلح در استانبول برگزار شود.
کوگلمن میگوید: «طالبان از این بحران دستاوردهای چشمگیری در زمینۀ مشروعیت داخلی و بینالمللی کسب کردهاند.»
طالبان توانست با واکنش نظامی علیه پاکستان، مردم کشور را پشت خود متحد کند و با توافقی که با میانجیگری بینالمللی به بحران پایان داد، امتیازی سیاسی بهدست آورد.
کوگلمن میگوید: «برای طالبان، این قطعاً پیروزی بود، چراکه توانستند در یکی از اهداف اصلی خود یعنی کسب مشروعیت داخلی و خارجی، پیشرفت چشمگیری داشته باشند.»