پرستو فروهر: آنها که مدعی خروج از حکومتاند، حقایق جنایتها را افشا کنند
قتلهای سیاسی پاییز ۱۳۷۷ که در ادبیات رسانهای سالهای موسوم به اصلاحات در ایران به قتلهای زنجیرهای شهرت یافتند، به چهار قتل خلاصه شد، فارغ از اینکه کشتار بسیاری از چهرههای سیاسی و اجتماعیِ تاثیرگذار مخالف جمهوری اسلامی در داخل و خارج ایران از مدتها قبل و به صورت هدفمند از دهه ۶۰ خورشیدی آغاز شده بود. در هر حال قتلهای سیاسی پاییز ۷۷ به مجموعهای از قتلهای حکومتی اشاره دارد که قربانیان اصلی آن داریوش و پروانه فروهر، رهبران حزب ملت ایران و محمد مختاری و محمدجعفر پوینده، شاعر، نویسنده و پژوهشگر بودند. پس از این قتلها وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در بیانیهای مسئولیت قتل این افراد را به گردن گروهی از کارکنان «خودسر» خود انداخت، اما کمی بعد مشخص شد که سعید امامی، معاون وقت وزیر اطلاعات، طراح و مغز متفکر این قتلها با هدف حذف منتقدان و مخالفان نظام حاکم بودهاست. در این بین قتل داریوش و پروانه فروهر بهعنوان دو چهره سیاسی نامآشنا، در فضای سیاسی و ملتهب آن روز ایران برجسته و پررنگ شد و واکنش اعتراضی کنشگران عمدتا جوان آن سال و سالهای پس از آن را برانگیخت. داریوش فروهر، رهبر حزب ملت ایران و همسرش پروانه اسکندری، غروب یکم آذر سال ۱۳۷۷ در خانه شخصیشان در محلهٔ فخرآباد تهران با چندین ضربه چاقو به قتل رسیدند و جسدشان آن گونه که برخی از عوامل دخیل در قتلها بعدها اعتراف کردند، به نحو فجیعی «مثله» شد. داریوش فروهر ۷۰ ساله با ۱۱ ضربه چاقوی ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی و پروانه فروهر ۵۹ ساله با ۲۴ ضربه چاقو، کشتهشدند. قتلهایی که شیوه اجرای آن شبیه برخی دیگر از قتلهای سیاسی داخل و خارج کشور همچون قتل شاپور بختیار، از مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی و آخرین نخستوزیر نظام پادشاهی و فریدون فرخزاد هنرمند معترض و مخالف جمهوری اسلامی در خارج از ایران بود. قتلهایی که هر یک در حدود نیمقرن پس از استقرار جمهوری اسلامی همچنان ناگفتههای بسیاری دارد و بسیاری از آمران و عاملان آن، شاید جایی در میان ما باشند! در بیستوهفتمین یادبود قربانیان قتلهای سیاسی پاییز ۱۳۷۷ با پرستو فروهر، فرزند داریوش و پروانه فروهر که این روزها در ایران است، گفتوگو کردیم و از او پرسیدیم، مقصود او از «دادخواهی» چیست و آیا در شرایط موجود بههدف نهایی میرسد؟