دو نویسندهٔ سرشناسِ امور جاسوسی و اطلاعاتی اسرائیل گزارشی مشروح دربارهٔ عملکرد موساد در استفاده از ناراضیان ایرانی برای پیشبرد اهداف اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران نوشته و میگویند برخی جزئیات در مورد بهکارگیری این افراد در جنگ ۱۲ روزه با ایران نخستین بار است که فاش میشود.
این دو نویسنده، یوسی ملمن و دان راویو، نویسندهٔ مشترکِ چند کتاب پرفروش دربارهٔ موساد و جامعهٔ اطلاعاتی اسرائیل هستند.
این دو، در گزارشی که ۱۶ مردادماه در سایت «پروپابلیکا» انتشار یافت، توضیح دادهاند که چگونه تشکیلات اطلاعاتی اسرائیل، از جمله با تکیه به مهرههایی که از ایران و کشورهای همسایهٔ ایران جذب کرده بود، طرحهای نظامیِ «بهدقت طراحیشدهٔ» اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران را در میدان نبرد عملی کرد.
دو نویسنده گفتهاند که گزارش آنها نتیجهٔ گفتوگوهایی است که با ۱۰ مقام اطلاعاتی کنونی و پیشینِ اسرائیل انجام دادهاند، بدون اینکه نام این منابع را ببرند.
موساد یا دفتر نخستوزیری اسرائیل، که مسئول مستقیمِ تشکیلات اطلاعات و جاسوسی خارجی این کشور است، به این گزارش واکنشی نشان ندادهاند.
نقش همدستان موساد در حمله به سایتهای راداری و موشکی
در روزهای جنگ ۱۲روزهٔ اسرائیل و جمهوری اسلامی، فیلم مبهمی در فضای مجازی منتشر شد که ظاهراً حضور نیروهای زمینی کوماندویی در خاک ایران را نشان میداد؛ افرادی که ظاهراً کار را برای عملیات هوایی ارتش اسرائیل هموار میکردند.
گزارش نوشتهٔ دو روزنامهنگار اسرائیلی، در شرح نخستین ساعات بامداد جمعه ۲۳ خرداد که حملات گستردهٔ اسرائیل در ایران آغاز شد، آورده است که در آن ساعات، یک تیم کوماندویی با هدایت یک جوان ایرانی آمادهٔ یاریرسانی به طرحِ حمله به رادارها و موشکهایی بود که برای محافظت از تهران و تأسیسات نظامی مستقر شده بود و همزمان، در همین ساعات، تیمهای دیگری از کوماندوهای آموزشدیده از سوی اسرائیل در سراسر ایران آمادهٔ حمله به تأسیسات دفاعی از داخل کشور شده بودند.
نویسندگان نوشتهاند که همکاران اسرائیل در این عملیات افرادی با انگیزههای مختلف بودند؛ از دلایل شخصی گرفته تا انگیزهٔ سیاسی. برخی برای «انتقامگیری از حکومتِ سرکوبگر» و مذهبیِ حاکم بر کشورشان به این مسیر پا نهادند، اما برخی نیز انگیزهٔ مادی داشتند یا موساد قول داده بود که درخواستشان برای درمان اعضای خانواده را برآورده میکند یا برای برخوردار شدن آنها از فرصتهای تحصیلی در دانشگاههای خارج، قول مساعد داده بود.
براساس این گزارش، منابعی در موساد حاضر شدند از جوانی که هدایت تیم ۷۰ نفرهٔ کوماندوها در تهران در ساعات اولیهٔ جنگ را بر عهده داشت، تنها با حروف اولِ نام و نام خانوادگی او یاد کنند: «سین. ت».
گزارش حاکی است که روز دوم جنگ، گروه دیگری از همدستان موساد، که چه از ایران و چه از سایر کشورهای منطقه جذب شده بودند، موج بعدیِ حملات در داخل ایران را آغاز کردند.
این منابع گفتند حملات کوماندویی در جنگ نقشی محوری داشت و به نیروی هوایی اسرائیل امکان داد تا «بدون از دست دادن حتی یک فروند هواپیما، بمبارانهای خود را عملی کند».
ارتش اسرائیل در گزارش نهایی خود از نتیجۀ جنگ اعلام کرد در این بمبارانها «نیمی از سه هزار فروند موشک بالستیک و ۸۰ درصد از پرتابگرهای موشکی» ایران منهدم شد.
اینها غیر از ضربات شدید به سایتهای هستهای ایران و کشتن فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای بود.
سین. ت، دانشجویی از یک خانوادهٔ کارگری که همکار موساد شد
این گزارش مدعی است سین. ت، که در یک خانوادهٔ کارگری در شهری کوچک در نزدیکی تهران بزرگ شد و به دانشگاه رفت، پس از بازداشت و شکنجهٔ وحشیانه از سوی نیروهای بسیج، از حکومت کشورش منزجر شده بود.
بعدها یک مأمور موساد با سین. ت ارتباط برقرار کرد و او را برای آموزش از ایران خارج کرد. سین. ت پس از ماهها آموزش، درست در آستانهٔ حملات اخیر، همراه با تیم کوچکش از راهی مخفی به ایران وارد شد تا نقش خود را در عملیات پیچیدهٔ محوّله ایفا کند.
سین. ت از موساد خواسته بود یکی از بستگان نزدیکش که درمانِ او در ایران ممکن نبود، از مراقبت پزشکی برخوردار شود. موساد پذیرفت، زیرا این رویه را بارها و سالها برای نفوذ در گروههای افراطی فلسطینی آزموده بود.
اسرائیل، با تکیه به تجربیات موفق خود در اعزام مأموران آموزشدیدهاش به سایت شورآباد برای سرقت آرشیو هستهای ایران در زمستان ۱۳۹۷ و سپس کشتن محسن فخریزاده، «پدر برنامهٔ هستهای» جمهوری اسلامی در آذر ۱۳۹۹، در طراحیهای خود مدتها پیش از شروع حملات خرداد امسال توانسته بود چندین تُن تجهیزات فلزی را از طریق کامیونهایی که در مسیر کشورهای خارجی بهسوی ایران حرکت میکردند، به ایران وارد کند، بدون اینکه رانندگانشان از محتوای بارشان خبر داشته باشند.
تیمهای کوماندوییِ درون ایران، پس از دریافت محمولهها، قطعات را ــ که اجزای تسلیحات بودند ــ سوار کرده و سلاحها را برای روز موعود آماده کردند.
منابع اسرائیلی به محل اعزام کامیونها بهسوی ایران اشاره نکردهاند. کامیونهای زیادی روزانه در مسیرهای ترانزیتیِ افغانستان، آذربایجان، ترکمنستان، ارمنستان و ترکیه بهسوی ایران در حرکت هستند.
این گزارش تأکید دارد که موساد با نهادهای اطلاعاتی هفت کشور همسایهٔ ایران ارتباط برقرار کرده بود و به گفتهٔ یک اسرائیلی که در امور لجستیک با موساد همکاری داشته، وارد و خارج کردن تجهیزات به ایران کاری است نسبتاً آسان که از جمله با استفاده از شرکتهای صوری، حملونقل دریایی، و بهصورت قانونی انجام میشود.
بیشتر در این باره: جزئیاتی از «عملیات نارنیا» برای ترور همزمان دانشمندان برنامۀ هستهای ایرانرابطهٔ مأمور موساد با مهرهٔ جذبشده
یکی از افسران پیشین موساد گفته است عملکرد این تشکیلات در قبال افرادی که جذب میکند بهگونهای است که خود آنها گام نخست را بردارند و با میل و خواستهٔ خویش عمل کنند، نه از راه فشار، تهدید یا اخاذی.
بهگفتهٔ این مأمور پیشین موساد، اعتماد مهمترین عنصر در رابطهٔ میان مأمور موساد با فردِ جذبشده است؛ مانند سربازی که از روی اعتماد به فرمانده خود راهی میدان میشود.
یک مأمور پیشین موساد که وظیفهٔ او ارتباط با این افراد بهخدمتگرفته بوده، کار خود را مجموعهای از وظایفی مانند اعتراف گرفتن، پرستاری بچه، روانشناسی، مربی معنوی، و تبدیلشدن به کسی که فرد او را مانند خانوادهٔ خود بداند، توصیف کرده است.
منابع اسرائیلی انگیزهٔ تحصیل در مراکز علمی خارجی ــ که میتواند برای ایرانیانِ مشتاقِ تحصیل در دانشگاههای برتر جهان جذاب باشد ــ را به راهکاری دیگر برای جذب افراد به همکاری با خود تبدیل کردهاند؛ حتی ورود به مدارس شبانهروزی برای نوجوانان.
این نویسندگان معتقدند که موساد، پس از شناسایی یک عامل بالقوه برای همکاری، ابتدا با او در کشوری در همسایگی ایران مانند آذربایجان یا هند دیدار میکند.
«داوطلبان» ظاهراً بدون آنکه خود بدانند یا متوجه باشند، زیر نظر روانشناسیِ کارشناسان روانکاویِ موساد قرار میگیرند، در مراحل بعدی پرسشنامهای در ارتباط با جزئیات زندگی خود و خانواده پُر میکنند و از سوی یک متخصص دروغسنجی، برای سنجش مطالبی که گفتهاند، مورد سؤال قرار میگیرند.
آنها در طول مسیر همکاری خود، به دفعات متعدد باید از آزمایشهای دروغسنجی موفق بیرون آیند تا وفاداری بیوقفهشان تأیید شود.
جزئیاتی از آموزش و همکاری
گزارش حاکی است که آموزش افراد انتخابشده برای همکاری با اسرائیل در عملیات اخیر علیه ایران حدود پنج ماه طول کشید. برخی به اسرائیل برده شدند که در آن، اماکن و مدلهایی شبیه تأسیسات ایرانی برای تمرین احداث شده بود و برخی دیگر تمرینها را زیر نظر کارشناسان اسرائیلی در کشورهای خارجی گذراندند.
نویسندگان به وجود دو گروه کوماندویی اعزامی به ایران اشاره کردهاند که هر یک شامل ۱۴ تیم چهار تا شش نفره بوده است؛ برخی از آنها تبعیدیهای ضد رژیم حاکم بودند که در آستانهٔ عملیات، مخفیانه به ایران انتقال داده شدند.
گزارش افزوده است که دو گروه دستورالعملهای خاص خود را داشتند، اما ارتباط آنها با برنامهریزان اسرائیلی حفظ شده بود تا در صورت نیاز، طرحها را تغییر دهند یا بهروز کنند. وظیفهٔ عمدهٔ آنها حمله به پدافند هوایی ایران جهت کمک به عملیات بمباران نیروی هوایی اسرائیل بود. اسامی رمز آنها از نُتهای موسیقی برگرفته شده بود.
کوماندوهای آموزشدیده برای تخریب زمینی سایت فردو
بر اساس این گزارش، اسرائیل برای منهدم کردن سایت هستهای فردو در کوههای اطراف قم نیز تیمی از کوماندوهای نخبهٔ ارتش و تشکیلات امنیتی خود را آموزش داد. این گروه قرار بود در یک عملیات زمینی پرمخاطره به سایت نفوذ کرده و غافلگیرانه به ساختمان و تجهیزات حمله کند؛ سانتریفیوژها را تخریب کرده، اورانیوم غنیشده را بردارد و با خود از سایت خارج کند.
عملیاتی که برای فردو در این گزارش بیان شده، شبیه عملیات اسرائیل در مجموعهٔ صنایع نظامی و تسلیحاتی سوریه در پاییز سال گذشته است. اما نویسندگان گزارش گفتهاند داوید برنئا این طرح را بسیار خطرناک میدانست و نگران بود که بهترین سربازان نخبهٔ اسرائیل و جاسوسان کشته یا گروگان گرفته شوند.
برنئا و سایر مقامات اسرائیل بعدها به این باور رسیدند که دولت دونالد ترامپ خود ممکن است به حملهٔ اسرائیل در ایران بپیوندد؛ ارزیابیای که عملی شد و بمبافکنهای بی-۲ آمریکایی بامداد یکم تیر، سه سایت فردو، نطنز و اصفهان را با بمبهای سنگین و موشکهای تاماهاوک که از زیردریاییها شلیک شد، هدف قرار دادند.
بر اساس این گزارش، داوید برنئا در چارچوب آمادگی موساد برای عملیات اخیر در ایران، بخش «تسومت» در موساد را که مسئول استخدام مأموران غیراسرائیلی است، تقویت کرد و تصمیم گرفت پیشرفتهترین تجهیزات اسرائیل برای عملیات و ارتباطات را در اختیار مجریان خارجیِ طرح قرار دهد. همزمان، داستانهای پوششی برای هر یک از مأمورین، بهمنظور جلوگیری از هرگونه تناقض احتمالی، بارها و بارها بررسی شد.
بیشتر در این باره: اسرائیل قطعات پهپادی را «از طریق کانالهای تجاری» وارد ایران کرده بودنقطهعطف در تمرکز اسرائیل بر ایران
نیروهای پیشین موساد در گفتوگو با تهیهکنندگان این گزارش گفتهاند از سال ۱۹۹۳ به بعد که اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین توافق اسلو را امضا کردند، موضوع ایران به صدر برنامههای اسرائیل و تشکیلات اطلاعاتی آن ارتقا یافت.
از سال ۲۰۰۲، که آریل شارون، نخستوزیر وقت، ژنرال ذخیره مئیر داگان را به ریاست موساد منصوب کرد، توقف برنامهٔ هستهای ایران به هدف اصلی موساد تبدیل شد. داگان همواره به توانایی فزایندهٔ موساد در جذب افراد، از جمله ایرانیها، برای انجام عملیات مخفی در ایران «افتخار میکرد». داوید برنئا، رئیس کنونی موساد، راه اسلاف خود، از داگان گرفته تا شبتای شاویط و یوسی کوهن، در تمرکز تشکیلات خود بر ایران را ادامه داده است.
مقامات اسرائیلی گفتند موساد در ۱۵ سال گذشته مأموران میدانی خود را از ایران خارج کرده و کارهایی مانند شناسایی خانههای دانشمندان هستهای را به عوامل ایرانی یا شهروندان کشورهای سوم سپرده است، بهویژه که انزجار فزاینده از رژیم ایران، کار جذب چنین عواملی را آسان کرده بود.
برنئا در نخستین روزهای پس از برقراری آتشبس در جنگ اخیر، در یک نشست قدردانی از نیروهای سازمانش، اظهاراتی مبهم دربارهٔ ادامهٔ عملیات میدانی موساد در ایران بیان کرد، اما توضیحی نداد و این گفته را دیگر تکرار نکرد.
رونن برگمن، گزارشگر اطلاعاتی و جاسوسی اسرائیل که او نیز مانند یوسی ملمن و دان راویو کتابهایی در خصوص عملیات تشکیلات اطلاعاتی اسرائیل در ارتباط با ایران نوشته است، ۹ مرداد به نشریهٔ آلمانی اشپیگل گفت که اسرائیل در سالهای اخیر برای پیشبرد عملیات خود در ایران عمدتاً به نیروهای محلی تکیه کرده است؛ کسانی با انگیزههای مختلف، بهویژه در مخالفت با جمهوری اسلامی.
برگمن این را نیز گفته بود که ترجیح موساد این است که از کسانی استفاده نکند که صرفاً انگیزهٔ مادی دارند، زیرا هر کس برای پول کار کند، ممکن است به کارفرمایش خیانت کند.
گزارشِ دو نویسندهٔ اسرائیلی به سرنوشت تیمهای اعزامی به ایران اشاره نکرده است، اما مقامات اطلاعاتی پیشین اسرائیل در دورهٔ اخیر به رسانههای کشورشان گفتند که تعهد اخلاقی موساد در قبال نیروهایی که با آنها همکاری میکنند، ارائهٔ حمایت همیشگی و خارج کردن آنها و بستگانشان از حوزهٔ خطر است؛ بهگونهای که فرد را نسبت به ادامهٔ همکاری راسخ نگاه میدارد.
محمود علوی، وزیر پیشین اطلاعات جمهوری اسلامی، در ماجرای تعقیب عوامل مرتبط با ترور محسن فخریزاده گفته بود که آنها همواره نیم ساعت جلوتر از نیروهای اطلاعاتی ایران بودند.
رسانههای اسرائیل در ماجرای سرقت آرشیو هستهای ایران نیز مدعی بودند که عوامل ایرانی مرتبط با آن عملیات همگی سالم از ایران بیرون برده شدند.
جمهوری اسلامی ایران، پس از برقراری آتشبس در جنگ ۱۲روزه در سوم تیر، هفت شهروند خود را به اتهام جاسوسی و همکاری با اسرائیل اعدام کرده که آخرین مورد آن، روزبه وادی، دانشمند هستهای بود که یک سال و نیم پیش از جنگ اخیر بازداشت شده بود.
پوشش زندۀ خبرهای مرتبط نتانیاهو: موضع پوتین در مورد غنیسازی در ایران همان موضع اسرائیل و آمریکا است