اگر از قلب تأسیسات هستهای نطنز، سوار بر خودرو چند دقیقهای را به سمت کوهها رانندگی کنید، به کوه «کلنگ گزلا*» میرسید. جایی که تصاویر ماهوارهای نشان میدهد ساختوسازهای مختلفی در آن انجام میشود. چند هفتهای از نخستین گزارشها دربارهٔ این منطقه گذشته است و مقامهای جمهوری اسلامی هنوز پیرامون این ساختوسازها اظهارنظر نکرده و توضیحی ندادهاند.
در یکی از تازهترین گزارشها در این زمینه، مرکز مطالعات استراتژیک و بینالملل در واشینگتن به تحلیل تصاویر ماهوارهای از این محل پرداخته و آن را نشانهای از تلاشهای ایران برای احیای برنامهٔ هستهایش ارزیابی کرده است.
برای بررسی این گزارش، با جوزف راجرز معاون برنامهٔ اشاعهٔ هستهای در این مرکز گفتوگو کردهایم.
ابتدا به تصاویر ماهوارهای بپردازیم. در این تصاویر از تأسیسات هستهای ایران، و مشخصاً اطراف نطنز چه میبینیم؟
جوزف راجرز: پس از حملات ایالات متحده در ماه ژوئن ما سه سایتی را که در اصفهان، نطنز و فردو مورد حمله قرار گرفت زیر نظر داشتهایم. و مرتباً به تصاویر ماهوارهای این سه سایت نگاه میکنیم و آنچه را که در حال وقوع بوده است، زیر نظر داریم. آنچه میبینیم این است که در اصفهان، نطنز و فردو فعالیت زیادی وجود ندارد. در واقع، هنوز در جادههای بیرونی بسیاری از ساختمانهای فردو و اصفهان آوار وجود دارد، که نشان میدهد تلاش گستردهای برای بازیابی مواد یا تجهیزات از ساختمانها انجام نشده است، زیرا این امر مستلزم آن است که کامیونها حرکت کنند و نمیتوانند از میان این آوارها عبور کنند. اما آنچه ما میبینیم درست در جنوب نطنز، ساخت تأسیسات زیرزمینی است. و به نظر میرسد که پس از حملات ژوئن، ساختوساز در این تأسیسات که «کوهِ کلنگ» نام دارد، به صورت جدی افزایش یافته است. ساختوساز در کوه کلنگ در سال ۲۰۲۰ پس از خرابکاری در نطنز، جایی که تأسیسات مونتاژ سانتریفوژ بود ، آغاز شد. آنجا در سال ۲۰۲۰ احتمالاً بهدلیل فعالیتهای سازمان اطلاعاتی اسرائیل، موساد، دچار آتشسوزی شد.
این تأسیسات جدید جایی است که ما قبل از جنگ ۱۲ روزه در مورد آن میشنیدیم و اکنون شاهد ساختوساز بیشتری در این مکان هستیم. درست است؟
بله، درست است. ساختوساز به شدت افزایش یافته است. به نظر میرسد آنها در حال حفاری عمیق در کوه هستند. هنوز ساخت تونلهای زیرزمینی در کوه کلنگ در حال انجام است. و همچنین ساخت یک حصار امنیتی را میبینیم. و این ممکن است ناشی از نگرانیهای امنیتی در مورد قرار دادن تجهیزات توسط موساد یا سایر سازمانهای اطلاعاتی در کوه باشد. شاید آنها سعی کنند مخفیانه وارد شوند و تجهیزاتی مانند نظارت لرزهای یا چیزی شبیه به آن را در تأسیسات قرار دهند. و ایران ساخت یک حصار امنیتی را افزایش داده است. آنها یک حصار بزرگ در اطراف تأسیسات ساختهاند. و همه اینها از ماه ژوئن اتفاق افتاده است.
میخواهم قدم به قدم پیش بروم چون نکات زیادی در پاسخ شما وجود داشت. اول از همه، چرا فکر میکنید فعالیت زیادی در سه تأسیساتی که بمباران شدند وجود ندارد؟ و شما میگویید که اساساً چیزهایی مثل حرکت کامیونها یا آوار را نمیبینید؟
بله. به نظر من این به نکتهٔ بزرگتری در مورد وضعیت برنامهٔ هستهای ایران مربوط میشود، که فکر میکنم اگر مجبور باشم از یک کلمه برای توصیف آن استفاده کنم، آن را «برزخ» مینامم. ایرانیها درگیر این موضوع هستند که در مرحلهٔ بعد با برنامهٔ خود چه کنند. و بهجای بهنتیجه رسیدن در آن زمینه یا تلاش برای اینکه خیلی سریع و همهجانبه در جهت بازسازی تأسیسات و غنیسازی کار کنند، آنها روی ساخت تأسیساتی مانند کوهِ کلنگ سرمایهگذاری کردهاند. در حال حاضر برای ایران آسانتر است تأسیساتی بسازد که بتواند در آینده برای فعالیتهای هستهای مورد استفاده قرار گیرد، اما به طور مستقیم هزینههای سیاسی اقدام فوری در مورد فعالیتهای هستهای را نپردازد.
و آیا ممکن است ترس از آلودگی در تأسیسات بمبارانشده هم وجود داشته باشد؟
این احتمال وجود دارد که نوعی آلودگی رادیواکتیو در برخی از تأسیسات غنیسازی وجود داشته باشد، اما فکر میکنم در این مرحله بسیار محدود و جزئی باشد. فکر میکنم تا حد زیادی، احتمالاً پس از حملات ایالات متحده به نطنز و فردو، چیز زیادی برای نجات وجود ندارد؛ البته ارزیابی آن فقط با تصاویر ماهوارهای دشوار است. اما استفادهٔ آمریکا از ۱۴ بمب عظیم احتمالاً تقریبا همهٔ ظرفیت غنیسازی در آن تاسیسات را نابود کرده است. بنابراین احتمالاً چیز زیادی برای نجات وجود ندارد. و فکر میکنم روند نجات یا تلاش برای ورود و گرفتن تجهیزات در حال حاضر برای ایران واقعاً از نظر سیاسی خطرناک خواهد بود. و در عوض، آنها روی نوعی پوشش برای ساخت تأسیساتی حساب میکنند که میتواند در زمانی که تصمیم به ادامهٔ برنامه بگیرند، مفید باشد.
و شما در مورد نوعی حصار امنیتی منطقه ساختوساز جدید صحبت کردید. وقتی به تصاویر ماهوارهای نگاه میکنید، آیا چنین سیستم حصارکشی برای سایر تأسیسات هم وجود داشت یا شکل این اقدام در مورد مکان جدید تغییراتی داشته است؟
راههای زیادی وجود دارد که میتوانید از یک تأسیسات در برابر حملات محافظت کنید، و انواع مختلفی از حملات وجود دارد که میخواهید از آنها محافظت کنید. بنابراین در سایر تأسیسات هستهای ایران، به عنوان مثال، حصارها و استحکامات اطراف محیط این سایتها را میبینیم. و این احتمالاً به این دلیل است که آنها سعی میکنند از ورود جاسوسان خارجی و قرار دادن تجهیزات نظارتی در محیط جلوگیری کنند. علاوه بر این، ما در کوهِ کلنگ شاهد ساخت تونلهای بسیار عمیقی هستیم که برای مقاومسازی در برابر بسیاری از بمبهای نفوذی اسرائیل یا ایالات متحده ساخته میشوند. در کوهِ کلنگ، ورودیهای تونل مستحکمشدهای میبینیم که در واقع انحنا دارند. و این را میتوانید از ساخت ورودیهای تونل ببینید. احتمالا برای این است که اگر کسی سعی کند تونل را فرو بریزد یا مهمات را درست بیرون ورودی تونل منفجر کند، این انحنا باعث میشود به جای اینکه موج انفجار به طور کامل به عمق کوه برود، به دیوار برخورد کند. و بنابراین انواع مختلفی از استحکامات وجود دارد که شما در پایگاههای نظامی استفاده میکنید و بسیاری از این نشانهها را در کوهِ کلنگ نیز میبینیم.
در برخی گزارشها، گاهی اوقات از کوهِ کلنگ به عنوان تأسیسات غنیسازی جدید نام برده میشود. و در گزارش شما میبینم که سه سناریوی مختلف وجود دارد که این تأسیسات میتواند چه کاربردی داشته باشد. میتوانید از آنچه میبینید توضیح دهید که این سایت میتواند چه باشد؟ آیا غنیسازی است یا چیز دیگری است؟
در سال ۲۰۲۰، زمانی که ایران ساخت این تأسیسات را آغاز کرد، مقامهای بلندپایه ایران گفتند که قرار است در آن سانتریفوژ مونتاژ شود. بنابراین نه یک سایت غنیسازی، بلکه محل مونتاژ سانتریفوژهایی خواهد بود که در سایر تأسیسات غنیسازی استفاده میشوند. با این حال، از زمان حملات ژوئن، شاهد تونلزنیهای بیشتری به داخل این تاسیسات بودهایم. و این ممکن است نشان دهد که ایران تصمیم گرفته است فعالیتهای بیشتری را به اعماق زمین منتقل کند. یکی از نتایج این است که ایران ممکن است تصمیم بگیرد بخشی از متالورژی و ساخت برخی از فعالیتهایی را که در اصفهان در حال انجام بود، به اینجا منتقل کند. مثلا، تبدیل کیک زرد به هگزافلوراید اورانیوم، گازی که برای غنیسازی اورانیوم در سانتریفوژها استفاده میشود. من فکر میکنم بدترین حالت این است که ایران در حال ساخت یک تأسیسات غنیسازی اعلامنشده در کوهِ کلنگ باشد. اما همه اینها واقعاً حدس و گمان است. تنها چیزی که ایران رسماً اعلام کرده این است که از کوهِ کلنگ قرار است برای مونتاژ سانتریفوژها استفاده شود؛ و این فعالیت قبلاً در نطنز انجام میشد، اما در سال ۲۰۲۰ آن مکان هدف خرابکاری قرار گرفت.
و اگر اشتباه نکنم در سال ۲۰۲۱ در کرج هم تأسیسات ساخت سانتریفوژ هدف قرار گرفت.
درست است.
وزارت خارجه ایران روز ۱۹ آبان اعلام کرد که بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی هفتهٔ گذشته در کشور بودند و از برخی تأسیسات بازدید کردند، اما فقط از راکتور تهران نام برده شد و مشخص نیست بازرسی از چه مکان دیگری انجام شده است. به نظرتان امکان دارد که ایران به عنوان یک عضو پیمان عدم اشاعه (انپیتی) گامی برای غنیسازی در یک تأسیسات اعلامنشده بردارد و اگر این کار را انجام دهد، در مورد وضعیت خود در رابطه با انپیتی چه خواهد کرد؟
اگر ایران تصمیم بگیرد غنیسازی اورانیوم اعلامنشده را در یک تأسیسات مخفی پیگیری کند، این نقض آشکار پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای خواهد بود و همچنین منجر به واکنشهای بینالمللی گستردهتری خواهد شد. من فکر میکنم اگر ایران تصمیم بگیرد غنیسازی را به شکل اعلامنشده دنبال کند و ایالات متحده متوجه شود، احتمال تلافی ایالات متحده بسیار زیاد است.
در سطح بینالمللی تنها تعداد بسیار کمی از کشورها سعی در توسعهٔ تأسیسات غنیسازی اعلامنشده و دنبال کردن غنیسازی داشتهاند و این برای همه آنها نتیجهٔ بسیار بدی داشته است. بنابراین فکر نمیکنم که در حال حاضر این یک راه سازنده برای تهران باشد. اما اگر آنها تصمیم به این کار بگیرند، موفقیت در یک برنامهٔ مخفی برای آنها بسیار دشوار خواهد بود. من فکر میکنم احتمالاً اسرائیل و ایالات متحده به سرعت متوجه خواهند شد. و یکی از چیزهایی که در گزارش به آن میپردازیم این است که حملات اسرائیل و ایالات متحده بسیار مؤثر بودند، زیرا موساد به وضوح عمیقاً در برنامهٔ هستهای ایران نفوذ کرده است و جمعآوری اطلاعات توسط اسرائیل و ایالات متحده در مورد وضعیت برنامهٔ هستهای ایران به صورت گسترده انجام میشود.
آیا فکر میکنید این احتمال وجود دارد که ایران به نوعی در حال جدا کردن این تأسیسات از نطنز، مقاوم سازیآن و سپس دستیابی به توافقی با آژانس برای اجازه بازرسی است؟
فکر میکنم آژانس بینالمللی انرژی اتمی به طور فزایندهای به ایران فشار خواهد آورد تا اجازهٔ دسترسی به کوهِ کلنگ را بدهد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی سالهاست که درخواست دسترسی کرده و پاسخ منفی گرفته است. جالب اینجاست که وقتی حدود سه یا چهار هفتهٔ پیش رئیسجمهوری ایران با گزارش «واشینگتنپست» در مورد کوهِ کلنگ مواجه شد، گفت آن گزارش بر مبنای تصاویر ماهوارهای است و قابل استناد نیست و بازرسان آژانس باید در اینباره نظر دهند. این ممکن است فقط یک ژست سیاسی و پاسخ سریع به سوالی باشد که او انتظار آن را نداشت. اما من فکر میکنم که فشار فزایندهای برای دادن اجازهٔ دسترسی آژانس وجود دارد. و هر بخشی از توافق آینده بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعاً شامل گفتوگوهایی در مورد کوهِ کلنگ و همچنین وضعیت تأسیسات غنیسازی پیشین در فردو و نطنز خواهد بود.
--------------------------------------------------------------------------------
* کوه «کلنگ گزلا» در بیشتر منابع به نام «کوهِ کلنگ» معرفی شده و در منابع انگلیسی نام آن به pickaxe mountain ترجمه شده است.