بهتازگی کتابی با عنوان «کارخانۀ اشکودا در تهران» از رضا علیرضاییان، نویسندۀ ایرانیتبار مقیم آمریکا در پراگ، پایتخت جمهوری چک، منتشر شده است. این کتاب روایت معماران و هنرمندانی است که در دوران رضا شاه پهلوی به ساخت چهرهای جدید از ایران با الهام از میراث باستانی کشور کمک کردند.
همزمان با پروژۀ سراسری ایجاد زیرساختهای حکومتداری نوین و تقویت نظام مدیریت مرکزی در ایران، رضا شاه پهلوی در دوران سلطنت ۱۶سالهاش ساخت بناهای مدرن و فضاهای شهری را در دستور کار قرار داد.
این طرح، بهگفتۀ مورخان، همراه با دیگر مظاهر تجدد در زندگی ایرانیان، بخشی از موتور محرکهای شد که کشور را از ترکیبی سنتی به قالب دولت-ملتی مبتنی بر اصول مدنیت نوین به حرکت درآورد.
در این رهگذر، پهلوی اول از خدمات گروهی از پیشهوران داخلی و خارجی استفاده کرد و بدین ترتیب، جمعی از مهندسان و طراحانی از نقاط مختلف جهان، از جمله چکسلواکیِ آن زمان، رهسپار ایران شدند.
یادگارهای بهجامانده از این استادکاران و پیشهوران اهل چکسلواکی سابق با چنان چیرهدستی طراحی و پی افکنده شدند که اینک بعد از نزدیک به یک قرن همچنان بخش مهمی از بافت فعال فضای شهری ایران هستند و به فهرست آثار ملی هم راه یافتهاند.
طرح روی جلد کتاب «کارخانه اشکودا در تهران» به زبان چکی
ساختمان کاخ دادگستری با آن نقشبرجستههای معروفش از بانوی عدالت و انوشیروان دادگر و ساختمان زیبای وزارت دارایی دو نمونه از این میراث ماندگار ایران هستند.
آنطور که در کتاب آمده، «رضا شاه خودش شخصاً استانیسلاو سووا [معمار ۲۶ سالهاش] را انتخاب کرد.» این معمار جوان بعد از آنکه در آزمون اولیه پذیرفته شد، گزینۀ محبوب رضا شاه شد برای رهبری پروژۀ بنای ساختمانهایی که بهگفتۀ آقای علیرضاییان، پهلوی اول امید داشت الهامبخش سبک معماری بناهای بعد از خود باشند.
رضا علیرضاییان در گفتوگو با رادیوفردا دربارۀ سبک معماری استانیسلاو سووا چنین میگوید: «پیش از این خیلیها صرفاً میرفتند و طرحهایی را از آپادانا، تختجمشید، پاسارگاد یا نقش رستم برمیداشتند و میانداختند روی ساختمان، بدون اینکه فکر کنند.»
او میافزاید که در آن دوران علاقۀ بسیاری بود به گنجاندن نشانههایی از فرهنگ و تاریخ ایران در معماری کشور: «استانیسلاو سووا خیلی در این باره درس خوانده بود، خیلی هم خودش علاقهمند شده بود و با امثال آندره گدار و ماکسیم سیرو دوست شده بود که در حوزۀ باستانشناسی در ایران کار میکردند. خیلی وقت میگذاشت و با علاقه دنبال میکرد که دربارۀ ایران باستان بیشتر بیاموزد.»
طراحی ساختمان کازینوی رامسر از آثار دوران پهلوی اول
رضا علیرضاییان حدود چهار سال پیش برای پژوهش دربارۀ فعالیت معماران و طراحان چکسلواکی سابق به پراگ سفر کرد. حالا دیگر هیچ یک از آفرینندگان اصلی آثار دوران پهلوی اول در قید حیات نبودند و او بهناچار به سراغ نسلهای بعدی خانوادههای آنها رفت.
«خوشبختانه من توانستم دو تا از معماران اصلی را که آن زمانها در ایران کار میکردند پیدا کنم. یکی لیوپولد چیهال و یکی هم استانیسلاو سووا که فرزندانشان را در آلمان و پراگ توانستم پیدا کنم. اینها اجازه دادند که من به آرشیوهای خصوصیشان دسترسی داشته باشم و در نتیجه متوجه شدم که خیلی از پروژههایی که ما ایرانیها میگفتیم که کار آلمانیها یا حتی فرانسویها بوده در واقع کار چکها و اسلوواکها بوده است.»
استانیسلاو سووا در حال کار در استودیو
آقای علیرضاییان دربارۀ نحوۀ شکلگیری ایدۀ نگارش این کتاب توضیح میدهد که در نتیجۀ جستوجو در آرشیوهای تاریخی مختلف، ازجمله در آرشیوهای متعلق به دولت جمهوری چک، به سوابق فعالیتهای گستردۀ اشکودا در ایران بر خورده بود.
او میگوید اگرچه امروز بسیاری اشکودا را بهواسطۀ خودروسازی معروفش میشناسند، اما در آن زمان «اشکودا یک شرکت مادر و واقعاً یک کارخانۀ کامل بود که همهجای دنیا هم کار میکرد.»
بهگفتۀ این نویسندۀ ایرانی-آمریکایی، «اشکودا در ایران کارهای زیادی کرده بود و اینها هیچ جا نوشته نشده بود.»
لیوپولد چیهال، از معماران دوران رضا شاه در ایران
نویسنده میگوید برای انجام تحقیقات این کتاب حدود یک دهه وقت صرف کرد؛ سالهایی که همۀ آن را به دنبال اسناد، نقشهها و عکسهای برجای مانده از دوران رضا شاه به کشورهای مختلف سفر کرد، به استثنای کشور موضوع کتاب، یعنی ایران.
آقای علیرضاییان میگوید دلیل عدم تمایلش به انجام تحقیق در ایران برخورد امنیتی با مقولۀ آرشیوهای تاریخی است: «میدانستم که اصلاً به چنین نقشهها و اسنادی، مخصوصاً اسناد دولتی، دسترسی نخواهم داشت. واقعاً علاقهای هم نداشتم که برای این دسترسی به سراغ [مراجع حکومتی بروم که] زیر دست وزارت اطلاعات است. نمیخواستم اصلاً با آنها کار بکنم.»
او میافزاید که بسیاری از منابع مربوط به دوران پهلوی، بهویژه مربوط به بخشهایی که با همکاریهای بینالمللی انجام شده، در خارج از ایران هم در دسترس است.
در نهایت، با قول مساعدت مسئولان جمهوری چک و مجارستان، کار پژوهش کتاب انجام میشود: «به من گفتند که هر سندی که میخواهید، ما کمک میکنیم.»
این نویسنده میگوید که بعد از گذر دههها، خاطرۀ ایران و سالهای کار در ایران همچنان در خانوادههای معماران دوران رضا شاه زنده است.
«پسر استانیسلاو سووا میگفت روزی که من او را پیدا کردم، یکی از شادترین روزهای زندگیاش بود. میگفت که نزدیک به ۸۰ سال اسناد پدرش را نگهداری کرده بود و امید داشت که روزی کسی به سراغ این اسناد برود. خیلی هم ناراحت بود که در اینترنت و جاهای مختلف، ساخت این بناها در ایران را به فرانسویها یا آلمانیها نسبت میدادند.»
نقش برجسته بانوی عدالت، کاخ دادگستری در تهران
بهگفتۀ رضا علیرضاییان، پیکرۀ کتابش بر یکی از اسنادی شکل گرفت که پسر استانیسلاو سووا در اختیارش گذاشت: «مقالهای بود که استانیسلاو سووا چند ماه قبل از انقلاب ۱۳۵۷ برای محسن فروغی نوشته بود.»
این یادداشت بهظاهر در پی تلاش دولت وقت ایران در زمان محمدرضا شاه در قالب پروژه مستندسازی تاریخچۀ بناهای برجایمانده از دوران رضا شاه انجام شد که با رخدادهای سال ۵۷ ناتمام ماند. یادداشت استانیسلاو سووا هم بدون استفاده ماند و با درگذشت این طراح برجسته، سالهای طولانی به فراموشی سپرده شد.
آقای علیرضاییان میگوید در بازدید از خانۀ فرزندان معماران اروپایی رضا شاه به صحنه جالبی برخورد: «خیلی خاطرات خوبی از ایران داشتند. از کار کردن با رضا شاه، مخصوصاً با فروغی. خیلی تعریف میکردند. هنوز فرشها، یادگاریهای فرهنگی و صنایع دستی ایران و هدایای رضا شاه را در خانهشان نگه داشتهاند. میگفتند که پدرانشان تا آخر عمر ایران را دوست داشتند و برای رضا شاه هم احترام قائل بودند.»
فصل دیگری از کتاب «کارخانه اشکودا در تهران» به سالها بعد، دهۀ پایانی دوران سلطنت محمدرضا شاه پهلوی، و نقش گروه دیگری از هنرمندان چکسلواکی سابق در ایران میپردازد؛ گروهی که یک نام برجسته در میان آنها به چشم میخورد: یاروسلاو فریچ، طراح موزه پایین برج شهیاد (آزادی) تهران.
استانیسلاو فریچ، هنرمند چک و شهبانو فرح پهلوی، سالها بعد از انقلاب ۵۷
نویسنده دربارۀ روایت ورود این گروه از هنرمندان چکی به ایران به رادیو فردا میگوید ماجرای همکاری مهندس حسین امانت، طراح بنای شهیاد، با یاروسلاو فریچ به سال ۱۳۴۶ خورشیدی برمیگردد؛ زمانی که محمدرضا شاه و شهبانو فرح در بازدید از پاویون چکسلواکی در نمایشگاهی در کانادا، تحتتأثیر هنر آقای فریچ قرار گرفتند و او را به عنوان یکی از هنرمندان دستاندرکار جشنهای ۲۵۰۰ ساله برگزیدند.
او میگوید «مهندس امانت خاطرات بسیاری خوبی از همکاری با آقای فریچ و تیمش دارد. یاروسلاو فریچ البته روابط خیلی خوبی هم با دفتر مخصوص شهبانو برقرار کرده بود»؛ رابطهای که تا زمان وقوع انقلاب در ایران به طراحی دو موزه انجامید: موزۀ نگارستان دربارۀ دوران قاجار و موزۀ دوران پهلوی در کاخ مرمر؛ موزهای که در واقع دولت مستعجل بود و بعد از چند ماه فعالیت و در پی انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ بسته شد.
رضا علیرضاییان میگوید که اکنون به دنبال چاپ کتابش به زبانهای انگلیسی و فارسی است. او امیدوار است که با چاپ این کتاب در ایران بتواند به ثبت بخشی از تاریخ فرهنگ و هنر ایران کمک کند.
Your browser doesn’t support HTML5
گفتوگو با رضا علیرضاییان، نویسندۀ کتاب «کارخانه اشکودا در تهران»