با گذشت بیش از سه ماه از حمله نظامی اسرائیل به ایران و درگیری ۱۲ روزه میان دو کشور که ایالات متحده هم در مقطعی به آن وارد شد، گمانهزنی دربارۀ وضعیت ناپایدار کنونی شدت گرفته است.
در پی شکست تلاشهای دیپلماتیک و بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران، بسیاری در داخل ایران، منطقه خاورمیانه و جامعه بینالملل از این سخن میگویند که آتشبس شکننده میان ایران و اسرائیل هر لحظه ممکن است از هم بپاشد و جنگی تازه و اینبار گستردهتر میان دو کشور در بگیرد.
البته در این میان، تحلیلگرانی نیز بر این باورند که همچنان فرصت برای جلوگیری از وقوع یک درگیریِ تازه ممکن است. یکی از این تحلیلگران راز زیمت است؛ مدیر برنامه «ایران و محور شیعه» در مؤسسه مطالعات امنیت ملی در تلآویو که رادیوفردا با او گفتوگو کرده است.
- برای من جالب بود که در میان تمام مطالبی که در مورد احتمال ازسرگیری قریبالوقوع جنگ میخوانم، شما فکر میکنید که تکرار چنین رویدادی امری بدیهی نیست. و کنجکاوم بدانم چرا فکر میکنید که این یک امر بدیهی نیست؟
من قطعاً فکر میکنم اگر در چند ماه آینده، یا شاید یک سال آینده، توافق جدیدی بین ایران و ایالات متحده امضا نشود، خطرات تشدید تنش و خطر دور جدیدی از جنگ بین اسرائیل و ایران قطعاً افزایش مییابد. حال یا به این دلیل که ممکن است بین ایران و اسرائیل نوعی تشدید تنش وجود داشته باشد یا به این دلیل که در مقطعی ممکن است ایران تصمیم به خروج از پیمان عدم اشاعه یا انپیتی بگیرد یا برنامه هستهای را از نو بسازد.
در این مورد، من معتقدم که اسرائیل دوباره به ایران حمله خواهد کرد. اما فکر میکنم در حال حاضر باید هم به اسرائیل و هم به ایران نگاه کنیم. من فکر میکنم اسرائیل در حال حاضر از تأثیر جنگ، موفقیتهای جنگ و دستاوردهای ایالات متحده و اسرائیل کاملاً راضی است. حتی میتوانم بگویم که نوعی حس سرخوشی وجود دارد که من با آن موافق نیستم. فکر میکنم این سرخوشی بسیار خطرناک است.
اسرائیل در حال حاضر فرض میکند که به بیشتر اهدافش، تضعیف قابلیتهای هستهای و موشکی ایران، دست یافته است. و از دیدگاه ایران، فکر میکنم اولویت شماره یک در حال حاضر این است که آنها تلاش کنند و قابلیتهای دفاع هوایی و موشکی خود را احیا کنند. و بنابراین نکته اصلی این است که در حالی که من قطعاً بسیار نگران احتمال تشدید تنش هستم، مطمئن نیستم که بدون هیچ پیشرفت واقعی در ایران در مورد فعالیتهای هستهای، انتظار حمله قریبالوقوع اسرائیل را داشته باشیم.
بیشتر در این باره: ایران «اقدامی برای ترمیم توان نظامی آسیبدیدهاش نکرده است»- شما درباره سرخوشی صحبت میکنید، اما در عین حال، بنیامین نتانیاهو آشکارا درباره لزوم آنچه شکست دادن رژیم ایران و پایان دادن به تهدید رژیم ایران در منطقه میخواند، صحبت میکند. به سرخوشی اشاره کردید. چرا آنرا خطرناک میدانید؟
تنها راهحل واقعی برای انواع چالشها و تهدیدها از سوی ایران نسبت به اسرائیل، تغییر رژیم در تهران است. اما من فکر میکنم حتی نخستوزیر نتانیاهو این واقعیت را تشخیص داده است که دستیابی به این هدف از طریق حمله نظامی غیرممکن خواهد بود.
بهینهترین راهحل، یا حداکثر چیزی که او میتواند آرزو کند، تضعیف رژیم ایران تا جایی است که خود مردم ایران قیام کنند و سعی کنند رژیم را از درون سرنگون کنند. در مورد این سرخوشی، من فکر میکنم که این سرخوشی خیلی بد است، زیرا در مقطعی فکر میکنم باید درک کنیم که این وضع موجود که پس از جنگ به آن رسیدهایم، پایدار نیست. همانطور که گفتم، همیشه خطر اشتباه محاسباتی بین ایران و اسرائیل وجود دارد.
- چون وضعیت کنونی پایان خصومت نیست، بلکه نوعی از آتشبس است.
بله، درست است. چون ایرانیها واقعاً معتقدند که اسرائیل میخواهد دوباره به ایران حمله کند. و در مقطعی ممکن است به این نتیجه برسند، حتی اگر این نتیجهگیری اشتباه باشد، که اسرائیل قرار است این کار را انجام دهد. و سپس ممکن است انتظار نوعی حمله پیشگیرانه از سوی ایران را داشته باشیم. اما همچنین به این دلیل که باید در نظر داشته باشیم که در مقطعی ایرانیها ممکن است تصمیم خطرناکی برای تلاش برای بازسازی برنامه هستهای خود بگیرند.
باید به یاد داشته باشیم که پس از تصمیم ترامپ برای خروج از برجام در سال ۲۰۱۸، تقریباً یک سال طول کشید تا ایران تلافی کند. بنابراین در حال حاضر مطمئناً میتوانیم از یک فرصت ویژه، برای رسیدن به نوعی توافق یا ترتیب سیاسی یا راهحل دیپلماتیک بین ایران و ایالات متحده بهره ببریم.
اما اگر این اتفاق در ماههای آینده، به نظر من تا یک سال آینده، رخ ندهد، ممکن است در موقعیت بسیار خطرناکی قرار بگیریم. من فکر میکنم که دور بعدی جنگ بین اسرائیل و ایران، اگر آغاز شود، شدیدتر، پرخطرتر و خطرناکتر خواهد بود، زیرا از جایی آغاز میشود که دور اول جنگ پایان یافته بود؛ به این معنا که اسرائیل در این مرحله ممکن است نه تنها قابلیتهای هستهای و موشکی ایران، بلکه شاید زیرساختهای ملی یا تأسیسات نفتی را نیز هدف قرار دهد. پس از آن، خطر گسترش جنگ به یک کارزار منطقهایتر واقعاً نگرانکننده است.
- شما در حالی در مورد ترتیبات سیاسی در عرض چند ماه یا حتی یک سال صحبت میکنید، که بسیاری در داخل ایران، تحلیلگران سیاسی، ناظران و حتی خود مقامات، منتظر اتفاقی هستند که ممکن است هر لحظه رخ دهد. چه نوع ترتیب سیاسی میتواند باشد که اسرائیل هم راضی شود که دوباره به ایران حمله نکند؟
من فکر نمیکنم که اسرائیل از هیچ نوع توافقی راضی شود، مگر اینکه این توافق شامل دو عنصر اصلی باشد: یکی غنیسازی صفر و دوم بازرسیهای بسیار سختگیرانهتر و سرزده توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی.
بنابراین، من نگرانم، چون این فقط موضع اسرائیل نیست بلکه موضع ایالات متحده نیز هست.
در عین حال به نظرم احتمال رسیدن به هر نوع توافقی بین ایران و ایالات متحده بسیار کم است، زیرا نمیتوانم تصور کنم که ایرانیها با غنیسازی صفر موافقت کنند. تصور هم نمیکنم آمریکاییها از ایدۀ غنیسازی صفر دست بردارند.
اما تأکید میکنم که به نظر من دست نیافتن به توافق لزوماً به این معنا نیست که اسرائیل قصد حمله دارد. سناریوهای مختلفی وجود دارد اما به نظرم اسرائیل تنها در صورتی چارهای جز حمله نخواهد داشت که ایران تصمیم بگیرد قابلیتهای هستهای خود را بازسازی کند، چه تلاش برای غنیسازی اورانیوم باشد، چه تلاش برای خارج کردن مخفیانه مقداری از مواد شکافتپذیر به جای دیگری. یا اینکه اسرائیل اطلاعاتی داشته باشد که برخی از فعالیتهای مربوط به نظامیسازی برنامه هستهای در داخل ایران در حال انجام است.
اما اگر ایران تصمیم بگیرد که همۀ این کارها را انجام ندهد و فقط سعی کند سیستم دفاع هوایی یا حتی قابلیتهای موشکی خود را بازسازی کند، حتی اگر هیچ توافقی بین ایران و ایالات متحده وجود نداشته باشد، مطمئن نیستم که این برای ورود اسرائیل به دور دیگری از جنگ کافی باشد.
- بنابراین شما فکر میکنید که اسرائیل منتظر خواهد ماند تا ایران چنین دست به اقدامی بزند، مثلاً خروج از انپیتی یا حرکت به سمت تسلیحاتی شدن. این روزها گزارشهایی به رسانههای غربی درز کرده که بر مبنای تصاویر ماهوارهای ادعا میشود که ایران اکنون در تلاش است بخشهایی از برنامه هستهای خود را بازسازی کند. و شما فکر میکنید که اسرائیل منتظر خواهد بود که این اتفاق بیفتد.
فکر میکنم در این برهه برای اسرائیل بسیار دشوار خواهد بود. پس از دو سال جنگ در غزه، پس از آنکه حداقل برخی از قابلیتهای رهگیری ما در طول جنگ ۱۲ روزه با ایران مورد استفاده قرار گرفت، میلیونها اسرائیلی مجبور شدند روزها یا ساعتها را در پناهگاهها بگذرانند.
فکر میکنم برای دولت اسرائیل بسیار دشوار خواهد بود که در این برهه بدون داشتن بهانه خوبی برای انجام این کار، دوباره به ایران حمله کند. تنها بهانۀ خوب واقعی این است که ایران تصمیم به بازسازی قابلیتهای هستهای خود بگیرد.
البته نمیتوانم این احتمال را رد کنم که اسرائیل در مقطعی به این نتیجه برسد که بازسازی قابلیتهای موشکی ، به اندازه هستهای، یک تهدید برای امنیتش محسوب میشود. اتفاقاً کسانی در اسرائیل هستند که فکر میکنند حتی اگر بهانۀ خوبی هم به دلایل سیاسی وجود نداشته باشد، ممکن است انتظار داشته باشیم که نتانیاهو سعی کند کاری در ایران انجام دهد.
اما احساس من این است که برای اسرائیل بسیار دشوار خواهد بود که در دور بعدی جنگ، همان سطح از دستاوردهای نظامی را نشان دهد، زیرا کاملاً واضح است که بیشتر قابلیتهای هستهای و موشکی ایران در طول جنگ اول نابود یا تضعیف شده است.
من فکر میکنم این تصمیم نتانیاهو بسیار خطرناک خواهد بود. حتی اگر او آن ملاحظات سیاسی را داشته باشد که میتواند او را به اتخاذ چنین تصمیمی تشویق کند، فکر میکنم برای سوق دادن او به دور دیگری از جنگ به چیزی بیش از این نیاز است. اما همانطور که گفتم، وضع موجود برای مدت طولانی پایدار نخواهد بود.
بیشتر در این باره: خسارات اسرائیل در جنگ با ایران؛ «دو برابر» جنگ ۲۱ ماهه با حماس