آمنه‌سادات ذبیح‌پور به حضور در جلسه بعدی دادگاه سپیده قلیان «ملزم شد»

تصاویر و ویدئوهایی که امروز از اراک منتشر شده، نشانگر حضور سنگین و پرتعداد نیروهای سرکوب با اسلحه و تجهیزات گوناگون در سطح این شهر است. گزارش شده برخی مسیرها به سمت محل برگزاری مراسم چهلم هم مسدود شده است.

امروز چهلم کشته‌شدن مهرشاد شهیدی‌نژاد است؛ دانشجوی دانشگاه علمی-کاربردی اراک و سرآشپز رستورانی در این شهر که چهارم آبان ماه به‌دست مأموران حکومتی کشته شد.

نزدیکان مهرشاد شهیدی‌نژاد به رادیو فردا گفته‌‌اند تمام پیکر این معترض جوان بر اثر شدت ضربات کبود شده بود، آثار ضربات بر سرش کاملاً مشهود بود و چشم‌هایش از گاز اشک‌آور «کاملاً خشک شده بود».

بابک عاقبتی، مستندساز و طراح گرافیک که حدود بیست روز در زندان هم‌بند محسن شکاری بوده است، با انتشار یادداشتی در اینستاگرامش درباره او نوشت: «محسن تو کافه کار می‌کرد. تا صبح از عشقش به گِیم حرف می‌زد. داستان‌های گاد آف وار رو واسم تعریف می‌کرد. از تنهاییش می‌گفت. روزای آخر که شنا می‌زدم، می‌اومد با هم شنا می‌زدیم. اگه بعضی وقتا غذا اضافه گیرش می‌اومد، به منم حال می‌داد، صدام می‌کرد دو تا لقمه بخورم.»

محسن شکاری جوان ۲۳ ساله‌ای بود که به‌دلیل شرکت در اعتراضات روز سوم مهر خیابان ستارخان تهران بازداشت شد و امروز صبح به‌اتهام «محاربه» اعدام شد.

آقای عاقبتی در بخش دیگری از یادداشتش خطاب محسن شکاری نوشته است: «کاش شبای آخر جای خوابت رو جلوی جاخواب من ننداخته بودی. کاش وقتی از بازجویی برگشتی، یه قلپ نوشابه واسه‌مون نیاورده بودی. کاش با حرارت از انواع قهوه و نحوه‌ی آماده‌ کردنش نگفته بودی. کاش امروز صبح که قهوه درست کردم، تو زنده بودی.»

حسین رونقی، فعال مدنی که به‌تازگی از زندان اوین آزاد شد، در واکنش به اعدام محسن شکاری نوشت: «این زخم‌ها که بر تن هر یک از ما می‌زنید، دردش را تمام ایران حس می‌کند، خشمش تمام مردم ایران را فرامی‌گیرد. ما چشم بر اعدام‌ها نمی‌بندیم. اعدام هر معترض عواقب جدی برایتان خواهد داشت. ستاندن جان یک انسان ستاندن جان همۀ ماست! می‌توانید به اندازه همۀ ما چوبۀ دار برپا کنید؟»

محسن شکاری جوان ۲۳ ساله‌ای بود که به‌دلیل شرکت در اعتراضات روز سوم مهر در خیابان ستارخان تهران بازداشت و امروز به‌اتهام «محاربه» اعدام شد.

پایگاه حقوق بشری هه‌نگاو از خاکسپاری شبانه پیکر هومن عبداللهی خبر داد. هومن عبداللهی جوان ۲۱ ساله‌ای بود که دیشب «با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی » در سنندج کشته شد.

به‌نوشته هه‌نگاو، نیروهای حکومتی شب گذشته پیکر او را از بیمارستانربوده بودند تا خانواده را مجبور به خاکسپاری شبانه کنند و نهایتاً ساعت سه بامداد پیکر او تدفین شد.

بر اساس خبری که حساب کاربری «مملکته» روز سه‌شنبه از انتقال محسن شکاری، سامان صیدی و محمد بروغنی به انفرادی زندان رجایی‌شهر «برای اجرای حکم اعدام» داده بود، امروز پس انتشار خبر اعدام محسن شکاری، معترض ۲۳ ساله،‌ نگرانی‌ها درباره وضعیت و سرنوشت دو معترض دیگر افزایش یافته است.

اعدام محسن شکاری بدون اعلام قبلی و تنها حدود هفتاد روز پس از بازداشت صورت گرفت، در حالی که هیچ گزارشی از روند محاکمه او منتشر نشد و امروز قوه قضاییه صرفاً اعلام کرد او به‌دلیل تلاش برای «بستن خیابان ستارخان در اعتراضات روز سوم مهرماه» به‌‌اتهام «محاربه» اعدام شد.

یک روز پس از برگزاری اعتصاب و اعتراض سه روزه گسترده در ایران، روزنامه فیگارو چاپ پاریس، تیتر یک صفحه اول خود را به اعتراضات ایران اختصاص داد و از «ناتوانی» حکومت در برابر معترضان نوشت.

فیگارو با اشاره به زنان، دانشجویان و اقلیت‌های کرد و بلوچ در ایران تاکید کرد: «هیچ یک از کانون‌های خشم مردمی تسلیم سرکوب وحشیانه و سازماندهی‌شده از سوی حکومت نمی‌شود.»

حساب کاربری «حافظه تاریخی» در توئیتر امروز پس از انتشار خبر اعدام محسن شکاری، معترض ۲۳ ساله در تهران، به‌اتهام «بستن خیابان»، بخشی از سخنرانی علی خامنه‌ای را بازنشر کرد که مربوط به دو روز پیش از صدور حکم اعدام است.

رهبر جمهوری اسلامی در این بخش از سخنرانی خود درباره اعتراضات سراسری می‌گوید: «ماشین‌سوار را تهدید می‌کنند که باید بایستی. این‌ها باید مجازات بشوند. قوه‌ قضاییه باید این‌ها را مجازات کند. قدیم، زخم‌هایی را که خوب نمی‌شد با آهن سرخ در آتش داغ می‌کردند. داغ آماده است.»

مادر امیرحسین رحیمی، پسر ۱۵ ساله‌ای که ۲۱ مهرماه در فلکه چهارم فردیس توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت شد، در اینستاگرام خود خبر داده که پسرش در «در تمام این روزها زیر شکنجه و آزار و اذیت ماموران بوده و پرده گوشش پاره شده است».

در این پست اینستاگرامی همچنین آمده که «از امیرحسین، با چشمان بسته و ضرب و شتم و شکنجه بازجویی می‌شود و بازجو از او می‌خواهد که هر آنچه را در این شرایط به صورت شفاهی قبول کرده، به صورت کتبی نیز بنویسد و امضا کند.»

این کودک به «اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی» متهم شده، از داشتن وکیل محروم بوده و خانواده نیز نقشی در دادگاه او نداشته‌اند.